بهترین بهانه

واسه پرواز شب من بهترین بهانه ای تو .... تا که بشکنم سکوت و بهترین ترانه ای تو

بهترین بهانه

واسه پرواز شب من بهترین بهانه ای تو .... تا که بشکنم سکوت و بهترین ترانه ای تو

دل بی قرار

هزار جهد کردم که یار من باشی

 

مراد بخش دل بی قرار من باشی

 

چراغ دیده شب زنده دار من گردی

 

انیس خاطر امید وار من باشی

 

چو خسروان ملاحت به بندگان نازند

 

تو در میانه خداوند گار من باشی

 

در ان چمن که بتان دست عاشقان گیرند

 

گرت ز دست بر اید به کار من باشی

 

شبی به کلبه احزان عاشقان ایی

 

دمی انیس دل سوگوار من باشی

 

شود غزاله خورشید صید لاغر من

 

گر اهویی چو تو یکدم شکار من باشی

 

سه بوسه کز دو لبت کرده ای وظیفه من

 

اگر ادا نکنی وام دار من باشی

 

من این مراد به بینم به خود که نیمه شبی

 

به جای اشک روان در کنار من باشی

 

من ارچه حافظ شهرم جوی نمی ارزم

 

مگر تو از کرم خویش یار من باشی

 

 

 

                                                                                   حافظ

 

غم

از درد غمت ای نازنین عزم سفر می کنم

 

قبله خود بعد از این سوی دگر می کنم

 

می روم و می برم داغ جفایت با خویش

 

هجر و وصال تو را خاک بر سر می کنم

 

تا نخورد دیگری باز فریب تو را

 

در همه جا از غمت غلغله سر می کنم

 

قصه جور تو را ای بت نا اشنا

 

با دل پر غصه و دیده تر می کنم

 

دوستت دارم

بهت نمیگم  دوست دارم.قسم

میخورم که دوست دارم

بهت نمیگم هر چی بخوای بهت

میدم.چون همه چیز من تویی

اگه یک روز چشات  پر از

اشک شد دنبال شونه ای گشتی 

تا گریه کنی.صدام کن.قول نمیدم

اشکا تو پاک کنم. منم با هات

گریه میکنم

اگه دنبال  مجسمه  سکوتی گشتی

تا سرش داد بزنی صدام کن

قول میدم ساکت بمونم

اگه دنبال خرابه ای گشتی  تا نفرت  رو در اون  دفن کنی.

صدام کن قلب من تنها خرابه وجود توست

اگه یک روز  صدات کردم که بهت نیاز دارم

بهم نگو کجایی

فقط  یک لحظه چشما تو ببند  و بهم فکر کن