می روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه خویش
به خدا می برم از شهر شما
دل شوریده و دیوانه خویش
می برم تا که در ان نقطه دور
شستشویش دهم از رنگ نگاه
شستشویش دهم از لکه عشق
زین همه خواهش بیجا و تباه
می برم تا زتو دورش سازم
ز تو ای جلوه امید حال
می برم زنده به گورش سازم
تا از این پس نکند یاد وصال
ناله می لرزد
می رقصد اشک
آه بگذار که بگریزم من
از تو ای چشمه جوشان گناه
به خدا غنچه شادی بودم
دست عشق آمد و از شاخم چید
شعله آه شدم صد افسوس
که لبم باز بر ان لب نرسید
عاقبت بند سفر پایم بست
می روم خنده به لب خونین دل
می روم از دل من دست بدار
ای امید عبث بی حاصل
سلام مریم خانوم
اومدم بگم آپم
بابا چه کردی
با سلام. میخوای با من تبادل لینک کنی. اگه خواستی من را لینک کن بعد به من خبر کن.
میتوانی لینک باکسم را در وبلاگت بزاری. اگه گذاشتی بعد برایم ۳-۴ تا لینک ارسال کن. آدرس = www.boxp30on.mihanblog.com
سلام مریم جان
حالت خوبه؟
من بد نیستم...
..........
واقعا محشره این شعر که جدیدا گذاشتین....
.....
من هم آپم....اگه تونستی بیا که دیر میشه....؟!!!
....
فرهاد.....
سلام
عید سعید فطر را به شما مبارک باد می گویم
شعر تان خیلی قشنگ است
موفق باشید
شارژ و ایجاد اعتبار تلفن خارج کشور و اینترنت فقط با یک تلفن در ۲۴ ساعت شبانه روز ۰۹۱۲۳۹۰۹۲۸۲