تو خیال کردی بری دلم برات تنگ میشه
باغ خونه بی تو خشک و بی رنگ میشه
فکر میکردی که بری دلم پر از رنج وغمه
بعد تو رنگ گلها رنگ سیاه ماتمه
تو خیال کردی بری دلم برات تنگ میشه
نمیدونستی دلم به سختی سنگ میشه
فکرنکردی میتونم تو رو فراموش کنم
مثل بادی بوزم شعلتو خاموش کنم
راه بین من وتو دور ترین فاصله شد
برای به هم رسیدن دلها بی حوصله شد
حالا امروز دیگه من اسم تو یادم نمیاد
دیگه حتی دل من خاطره هاتم نمی خواد
فکرنکردی میتونم تور و فراموش کنم
مثل بادی بوزم شعلتو خاموش کنم
میدونم توی دلت تلخ ترین گله هاست
حسرت باز شدن کورترینه گره هاست
تو خیال کردی بری دلم برات تنگ میشه
نمیدونستی دلم به سختی سنگ میشه
مریم خانم سلام
چطوری خوبی ؟ خوش میگذره ؟ حالا دیگه ما را فراموش مردی خیر باشه ما هم خدایی داریم امیدوارم که هرکجا هستی ساد و پیروز باشی خدا حافظ
سلام مریم خانم
ممنون که به وبلاگم اومدید، نظری که داده بودید خالی بود یعنی چیزی نوشته نشده بود....
این آپتون هم....... قشنگ بود
موفق باشید
سلام
چه شعر باحالی بود
سلام دوست عزیز
خوبی
ممنون که سر زدی
ببخشید دیر جواب دادم
بازم سر بزن خوشحال میشم
بای بای
راستی من لینک کردم
and it both is TRUE
سلام ! همیشه گهگاهی سر میزنم. نه بخاطریکه عاشق شعرم بلکه بخاطر احساسات و عکسهای انتخاب زیبایت.
راستی آن شعر( نازنینی دلبری...) خیلی گیرا بود
شاد پرخنده و فرخنده باشید
سلام٬
کار شما در جمع آوری و نوشتن این شعر ها دور هم یه نکته است و جمع آوری این همه دوست و رفیق دور هم یه چیزه دیگه!
که به نظرم این دومی از اون اولی بهتر و سنجیده تره.
شعرهای خوبی انتخاب کردید که احساسات آدم رو از این دنیای چند روزه ی ماشینی٬ چند روز دور می کنه...!!
خوشحال می شم که از وبلاگ من هم دیدار کنید.
موفق باشید.
حسین
سلام
گفته بودم دیگر به روز نمی کنم
پشت دستم را ...
اما ناگهان..
به روزم اما طولانی
اگر می خواهی همه را بخوانی بیا و.گرنه...
منتظر نظرات سبز شما.
به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته باشد....
به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو می نگرد....
دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد است...
سلام من آپ هستم خوشحال میشم سر بزنی....
سلام
وبلاگ زیبایی داری خوشحال میشم به ما هم سر بزنی.
زمانی عاشق بودم با تمامی وجود
زمانی قلبم را به تو داده بودم
ولی ...
ولی تو عشقم را نابود کردی
قلبم را پاره نمودی
میدانی چرا ؟
ولی من خوب میدانم
چون یاری دگر برای خود داشتی
اما من به جز تو کسی را نداشتم
حالا هم با آن که رفتی
آرزوی خوشبختی دارم برایت
من با این دل شکسته و عشق از دست رفته
میسازم و میسوزم
دوستت دارم با تمامی وجود
با آن که از من دوری
موفق باشی در پناه حق
سلام ممنون که بازم لطف کردی و سر زدی
آپ هم که نیستی پس من نظری نمی توانم بدهم
بای بای...
سلام مریم جون ...... مرسی که بهم سر زده بودی ....... من این شعر و آهنگ رو خیلی دوست دارم ....... راستی اسمت خیلی خوشگله ها ! ...... موفق باشی
آنکه به من عشق را هدیه کرد
کاش می امد و حال مرا تماشا میکرد و
ذره ای از نفرت
چاره ی این دل دیوانه ی ما میکرد....
موفق باشی و شاد
یا حق
سلام مریم جوووووووون
دیگه به ما سر نمی زنی
به روز بودم با دو معرفی و یک غزل از خودم نیومدی
ولی منتظرتم تا بیای
دوست دارم
تا بعد....
سلام مریم جونم
خوبی؟
دلم هئای شعرات کرد
برای همین اومدم
خیلی دلم برات تنگ شده
سلام وبلاگ تون خیلی جالبه ولی به نظر من مطالبش خیلی کمه
اگه وقت کردی به منم یه سری بزن
در ضمن منم یه افغانم
اومیدی می بینی
منتظرم
یا حق
Hi.the best Web Evra.good Luck...bye
سلام مریم خانم
حال شما؟ ممنون که سر زدید
افتخار دادید
منم همیشه میام ولی میبینم مطلب جدیدی نیست نظر نمی دم.
منتظر مطلب بعدی هستم
سلام خانم
کجایی؟ چه خبرا
کم پیدا شدی
سری بزن
ای که می پرسی نشان عشق چیست ؛ عشق چیزی جز ظهور مهر نیست
عشق یعنی مهر بی چون و چرا ؛ عشق یعنی کوشش بی ادعا
عشق یعنی مهر بی اما ، اگر ؛ عشق یعنی رفتن با پای سر
عشق یعنی دل تپیدن بهر دوست ؛ عشق یعنی جان من قربان اوست
عشق یعنی خواندن از چشمان او ؛ حرفهای دل بدون گفتگو
عشق یعنی عاشق بی زحمتی ؛ عشق یعنی بوسه بی شهوتی
عشق ، یار مهربان زندگی ؛ بادبان و نردبان زندگی
عشق یعنی دشت گلکاری شده ؛ در کویری چشمه ای جاری شده
یک شقایق در میان دشت خار ؛ باور امکان با یک گل بهار
در خزانی برگریز و زرد و سخت ؛ عشق تاب آخرین برگ درخت
عشق یعنی روح را آراستن ؛ بی شمار افتادن و برخاستن
عشق یعنی زشتی زیبا شده ؛ عشق یعنی گنگی گویا شده
عشق یعنی مهربانی در عمل ؛ خلق کیفیت به زنبور عسل
عشق یعنی گل به جای خار باش ؛ پل به جای اینهمه دیوار باش
عشق یعنی یک نگاه آشنا ؛ دیدن افتادگان زیر پا
زیر لب با خود ترتم داشتن ؛ بر لب غمگین تبسم کاشتن
عشق ، آزادی ، رهایی ، ایمنی ؛ عشق زیبایی ، زلالی ، روشنی
عشق یعنی تنگ بی ماهی شده ؛ عشق یعنی ماهی راهی شده
عشق یعنی آهویی آرام و رام ؛ عشق صیادی بدون تیر و دام
عشق یعنی برگ روی ساقه ها ؛ عشق یعنی گل به روی شاخه ها
عشق یعنی از بدیها اجتناب ؛ بردن پروانه از لای کتاب
در میان این همه غوغا و شر ؛ عشق یعنی کاهش رنج بشر
ای توانا ، ناتوان عشق باش ؛ پهلوانا ، پهلوان عشق باش
ای دلاور ، دل به دست آورده باش ؛ در دل آزرده منزل کرده باش
عشق یعنی تشنه ای خود نیز اگر ؛ واگذاری آب را بر تشنه تر
عشق یعنی ساقی کوثر شدن ؛ بی پر و بی پیکر و بی سر شدن
عشق ق یعنی خدمت بی منتی ؛ عشق یعنی طاعت بی جنتی
گاه بر بی احترامی ، احترام ؛ بخشش و مردی به جای انتقام
عشق را دیدی خودت را خاک کن ؛ سینه ات را در حضورش چاک کن
عشق آمد خویش را گم کن عزیز ؛ قوت ات را قوت مردم کن عزیز
عشق یعنی مشکلی آسان کنی ؛ دردی از درمانده ای درمان کنی
عشق یعنی خویشتن را گم کنی ؛ عشق یعنی خویش را گندم کنی
عشق یعنی نان ده و از دین مپرس ؛ در مقام بخشش از آیین مپرس
هرکسی او را خدایش جان دهد ؛ آدمی باید که او را نان دهد
در تنور عاشقی سردی مکن ؛ در مقام عشق نامردی مکن
لاف مردی میزنی مردانه باش ؛ در مسیر عاشقی افسانه باش
دین نداری مردمی آزاده باش ؛ هرچه بالا میروی افتاده باش
در پناه دین ، دکانداری مکن ؛ چون به خلوت میروی کاری مکن
عشق یعنی ظاهر باطن نما ؛ باطنی آکنده از نور خدا
عشق یعنی عارف بی خرقه ای ؛ عشق یعنی بنده ی بی فرقه ای
عشق یعنی آنچنان در نیستی ؛ تا که معشوقت نداند کیستی
عشق یعنی ذهن زیباآفرین ؛ آسمانی کردن روی زمین
عشق گوید مست شو گر عاقلی ؛ از شراب غیرانگوری ولی
هرکه با عشق آشنا شد مست شد ؛ وارد یک راه بی بن بست شد
موفق باشید
سلام وبتون جالبه
سلام!
اپم اگر وقت داری بیا سر بزن![گل][لبخند]
سلام مریم خانوم:
خوبی ببخشین از اینکه خیلی دیر دیر سر میزنم...
شعر قشنگی بود...
من همه آپ هستم و منتظر...
بای
salam mamnoon az harfaye ghashanget
man alan yonan hastam mikham hame chizo faramosh konam
ذغث
عشق مانند هواست
پس تو قدری نفسهایت را جانانه تر بکش
سایت قشنگی دارید
به من هم سر بزنید
موفق باشید
خوشحال شدم از اینکه به من سری زدید
خیلی جالب بود ویبلاگ شما تشکر زیاد از شما
www.nimeyepenhan25.blogfa.com
تا موج خلوت خواب
رنگ و لعاب مهتاب
تا بی صدایی آب
فریاد می کشد شب
تا عمق تاریک دل
تا شب صدای مهتاب
آرام می شود خواب
تنها می شود دشت
من بی صدا و خاموش
خواهم کرد فراموش
فریاد های سرد را
امواج تلخ درد را
با دست های خالی
نقشی زنم به مهتاب
نقشی به روشنایی
با گلهای آفتاب
لبخند خواهم کشید
بر صورت غم و رنج
در قاب خواهم گذاشت
نقشی ز روشنایی
نقشی از گل و نور
از روزهای جاری
از خنده کبوتر
از آشیان مهتاب
نقشی ز صورت خود
آرامشی که زین پس
با خواب من عجین است
سلام دوست من خوبی .
وبلاگ جالب و بسیار کاربردی و جذابی داری .
خوشحال میشم به سایت من هم سری بزنی و با نظرت خوشحالم کنی
در ضمن اگه مایل به تبادل لینک و لوگو وبنرهستید خوشحال میشم با هم تبادل کنیم .
برای راحتی :
لطفا من را لینک کنید و به من خبر دهید تا در عرض 12 ساعت شما را هم در سایت خودم لینک کنم و بگویید با چه نامی میخواهید لینک شوید .
لطفا من را با این نام لینک کنید هرچی فکرشو بکنی در بازار سیاه پیدا میشه
اینم ایدی من در یاهو
{info_bazarsiyah }
اینم سرویس پیامک
09173212163
ممنوووونم . منتظرتوون هستم .
موفق باشید .
بای
سلام!
با یک مطلب جدید آپم!
hi dear maryam. its narcis, its just me back after 8 months. i know it was a long disappearing, but now im back full-handed, im back with a good news which i would like u to read it urself. see u there
hey there, thanx for ur coming and comment. im really happy that im back among my good blog friends.take care
سلام خوبین سلامتین وبلاگتون جالبه
امید وارم موفق باشید