بهترین بهانه

واسه پرواز شب من بهترین بهانه ای تو .... تا که بشکنم سکوت و بهترین ترانه ای تو

بهترین بهانه

واسه پرواز شب من بهترین بهانه ای تو .... تا که بشکنم سکوت و بهترین ترانه ای تو

شکایت عشق

ندیدی چشمهایم زیر پایت جان سپرد

 

اخر گلویم از صدای های هایت جان سپرد

 

اخر نفهمیدی صدایم بغض سنگینی به دوشش بود

 

به دوشش بود اما از جفایت جان سپرد

 

اخر نترسیدی بگوید عاشقی

 

نفرین به ایینت که از چشمان جادویت خدایت جان سپرد

 

اخر نمی دانی  که می دانم نمی دانی که دل

 

در خواهش ان انزوایت جان سپرد

 

اخر چقدر عزلت نشینی از برای یار

 

بخوان شعرم که شعرم در هوایت جان سپرد

 

نظرات 7 + ارسال نظر
سلطان غم جمعه 16 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 05:02 ب.ظ http://manwa-delam.tk

زندگی کوچه ای ست تاریک و تنگ هردم از این کوچه عابری می گذرد..تک نشانی که زعابر می ماند یاد اوست و صدای اوست و..رد پای اوست.

عالی بود مریم خانم موفق باشید.

فرزان شنبه 17 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:18 ق.ظ http://car4u.mihanblog.com

ببخشید سلام خواستم بدونم این همه سلیقه از کجای ایران هست

تنها آریانا یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 06:40 ب.ظ http://www.aryanasoft.mihanblog.com

سلام دوست عزیز هم وطن وبلاگ بسیار زیبا و جالبی دارید امیدوارم در همه زمینه ها همانند این کار موفق باشید .به وبلاگ من هم یه سری بزنید ممنون میشم.

فرزان دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 11:38 ب.ظ http://car4u.mihanblog.com

اگه دوست داری ندیدنی های جام جهانی رو ببینی به من دوباره سر بزن نظر یادت.......

سلطان غــــــــــــــم سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:19 ق.ظ http://manwa-delam.blogfa.com

سلام مریم خانم زیبا بود


چقدر سخته وقتی تو زندان عاشقی گرفتار شدی و ازت پرسیدن جرمت چیه؟؟؟ بگی : عشق ... چقدر سخته وقتی که کادو تولدت که همیشه کلی واست عزیزه بی وفایی باشه ... چقدر سخته وقتی کسی که دلت رو اسیر کرده جواب نگاه عاشقانه تو رو نده ... چقدر سخته وقتی عاشق کسی باشی که از عشق چیزی نمی دونه ... ولی سخت تر از همه اینه که تو جاده های عاشقی به تابلوی عبور ممنوع بخوری به همون تابلویی که هزاران قلب عاشق رو پشت خودش نگه داشته ... عشق ممنوع

به منم سر بزنید

خدا نگهدار

سلطان غم چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 02:50 ب.ظ http://manwa-delam.tk

افسوس، که این عمرِ به افسوس گذشته
چون شبروی، از سایه ی کابوس گذشته

دزدانه در این تیره سرا، از نظر خلق
با شعله ی بی رنگ، چو فانوس گذشته

ای صبح سعادت، به من این شام سیه فام
همراه یکی کوکب منحوس گذشته

واعظ چه کشی عربده، کاین زندگی تلخ
از من به تعب، وز تو، به سالوس گذشته

مرغان سبکبال چمن را خبری نیست!
ز آن عمر، که بر طوطی محبوس گذشته

من آپم

فرهاد چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 06:03 ب.ظ http://farhade-to315.blogfa.com

سلام مریم جان

آدرس وبلاگ قشنگتو تو لینکدونی گذاشتم
خیلی خوشحال شدم که به کلبه تنهایی فرهاد تو سر زدین
بای....
فرهاد تو . بلاگفا . کام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد